تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 68
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 18905
بازدید ماه : 193294
بازدید کل : 1604973
تعداد مطالب : 16947
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


Alternative content


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک
 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 29 / 7 / 1394

بخشهاي كم اهميت‌تر جنگ 
گزارش جنگ در بردارنده بخشهايي متعدد است؛ در اين جا اسناد قسمت هايي را كه موضوع طولاني‌ترين نقل‌ها را تشكيل مي‌داده‌اند و نسبتاً شناخته شده‌اند، ارائه مي‌كنيم: توبه حر، جنگيدن او كنار [امام] حسين [ع] و مرگ او58؛ قتل فردي از قبيله كلب و همسرش به خاطر آرمان [امام] حسين [ع] 59؛ مرگ عبدالله بن حوزه بعد از نمازي با [امام] حسين [ع] 60 نافع زخمي، اسير و اعدام شد61؛ برادران روياروي يكديگر مي‌جنگند62؛عابس، جنگجويي پير اما شجاع با سنگ كشته شد63؛ ياري كه گريخت64 پهلواناني كه در جنگ‌هاي تن به تن به زمين افتادند: مسلم بن عوسجه كه در لشكركشي عليه كفار شركت داشت65، برير، سيد قراء قرآن66،‌ حبيب بن مظاهر67، زهيربن قين68. وقايع بعد از جنگ 
بدن [امام] حسين [ع] از زخم و جراحت پوشيده بود69 و گفته شده اسبان ده مرد داوطلب براي وارد كردن اين آخرين بي‌احترامي بر سبط پيامبر آن را لگدكوب كردند. بعد از عزيمت ابن سعد، جسد بي سر [امام] حسين [ع] با ديگر شهيدان توسط مردان قبيله اسد از روستاي غديريه در محل كشتار دفن شد70 (در حرمي كه بعداً‌ به احترام آنها بنا نهاده شد، ). سر [امام] حسين [ع] به همراه سرهاي ديگر طالبيان ابتدا به كوفه و سپس به دمشق برده شد. وقتي سر در برابر ابن زياد و يزيد نهاده شد، هر كدام به گونه‌اي متفاوت عمل كردند: ابن زياد به آن اهانت كرده و با شلاق خود تعدادي از دندانهايش را بيرون انداخت در حالي كه خليفه بر اساس بيشتر اخبار احترا‌م‌آميز برخورد كرد و به نظر مي‌رسيد كه در شتابي كه حاكمانش به خرج داده بودند متأسف است تا آنجا كه مي‌رفت " پسر سميه" را لعن كند: در گزارش آمده كه او گفته بود اگر [امام] حسين [ع] به نزد او مي‌آمد،‌ او را مي‌بخشيد. زنان طالبيان و كودكان نيز ابتدا به كوفه و سپس در دمشق برده شدند، جايي كه خليفه سرانجام با مهرباني با آنها رفتار كرد، اگرچه در ابتداي گفتگويش آنها را با خشونت مورد خطاب قرار داد و زينب دختر [امام] علي [ع] نيز به همان شكل پاسخ او را داد. زنان در گريه و زاري همسران يزيد بر كشتگان با آنها همراهي كردند. آنها غرامت اموال دزديده شده از آنها در كربلاء را دريافت كردند و چند روز بعد به همراه محافظاني قابل اعتماد روانه مدينه شدند.[10] 
[امام] علي [ع] كه درباره او گفته بودند به تازگي به سن بلوغ رسيده است از خطر قتل جسته بود و يزيد تقريباً‌ با احترامي محبت آميز با او رفتار كرد و دستور داد تا به همراه زنان طالبيان به مدينه برود. گزارش‌هاي مختلفي درباره مدفن سر [امام] حسين [ع] وجود دارد 1- در كنار پدرش [امام] علي [ع] كه در نجف است؛ 2- بيرون كوفه ولي نه در كنار [امام] علي [ع] ؛ 3- در كربلا در كنار بقيه اجساد؛ 4- در مدينه در بقيع؛ 5- در دمشق اما در مكاني نامشخص؛ 6- در رقّه؛ 7- در قاهره، به جايي كه بنا بر اقوال،‌ توسط فاطميون انتقال يافته71، و دقيقاً‌ در مكاني كه مسجدي به نام آن ساخته شده است72. (درباره توبه كوفيان و انتقام آنها در سالهاي 5-64ق/5-683م نك. سليمان بن صرد الخزاعي و توابين)، در مورد مراسمي كه در يادبود واقعه كربلاء برگزار مي‌شود نك. محرم، در مورد هنرهاي نمايشي مردمي ايراني كه [امام] حسين [ع] غالباً‌ قهرمان داستان آن و يا يك شخصيت است.

موضوعات مرتبط: ویژه نامه محرم94
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 29 / 7 / 1394

واقعه كربلا حوادث اصلي: 
اگر بپذيريم كه ابن سعد سعي داشت تا شورشيان را با قرار دادن در وضعيت دشوار تشنگي و به اسارت گرفتن طالبيان يا محاصره كردن آنها، مجبور به تسليم كند(كه به نظر مي‌رسد بايد بررسي بي‌طرفانه‌اي درباره اين اخبار صورت گيرد)،‌ مي‌توان قبول كرد كه واقعه كربلاء از سپيده‌دمان تا بعدازظهر همراه با يك سري جنگهاي تن به تن، حمله و ضدحمله‌هايي محدودو نيز وقفه‌ها و درگيريهايي در دفاع از خيمه‌ها و غيره طول كشيده باشد. نيز مي‌توان پذيرفت كه اين سخن كه تا غروب آفتاب سپاهيان ابن زياد به خاطر مقاومت قيام‌كنندگان به ستوه آمده و تصميم به پايان دادن اين ماجرا گرفتند و در نتيجه به طالبيان باقي مانده حمله ور شده و آنها را قتل‌عام كردند، نمي‌تواند درست باشد. در چنين مواجهه‌اي كه همانند يك نوع مسابقه مرگبار، تنها با تعداد اندكي جنگجو و تعداد زيادي تماشاگر و سربازان مراقب صورت گرفت، امكان وقوع گفتگوهايي ميان دو طرف بر اساس نقل منابع وجود دارد. لامنس 27 به خبري كوتاه از ابومخنف مبني بر اينكه جنگ به اندازه يك چرت بعدازظهر طول كشيده 28 اهميت زيادي مي‌دهد و نتيجه مي‌گيرد كه: "‌حادثه غم‌انگيز كربلاء به جاي هفته‌ها طول كشيدن تنها يك درگيري بوده و در عرض ساعتي به اتمام رسيده است ..." در ميان اخبار وارده از ابومخنف تعدادي از آنها قطعاً‌ جعلي اند اما همه با هم داستاني منسجم و قابل قبول مي‌سازند؛‌ حاصل آن كه انتخاب يك خبر منفرد،‌ از آنجايي كه اين خبر با قسمت عمده ديگر اخبار متفاوت بوده و يا به نظر متفاوت مي‌رسد، روشي انتقادي است كه ارزش آن قابل مناقشه است به ويژه در مورد حاضر كه راوي يكي است و خبر مورد بحث ممكن است يا به خودستايي يك جنگجو در برابر خليفه تعبير شود و يا به توصيف آخرين پرده اين تراژدي. 
صبح دهم محرم، [امام] حسين [ع]، يارانش (32 اسب سوار و 40 سرباز پياده، جناح راست به فرماندهي زهيربن قين و جناح چپ به فرماندهي حبيب بن مظاهر) را در جلوي خيمه‌ها به صف كرد و در حالي كه علم را به برادرش عباس مي‌سپرد به آنها دستور داد تا كومه چوبها و ني‌ها را شعله‌ور كنند. او براي خود خيمه‌اي بر افراشته بود كه در آن بدن خود را نظافت كرده و با مشكي كه در كاسه‌اي رقيق كرده بود، خود را معطر ساخت. پس از آن، سوار اسب شد و در حالي كه قرآن در برابرش قرار داشت، در مناجاتي بلند و زيبا از خدا طلب ياري كرد29. او سخناني براي دشمنانش ايراد كرد و اعلام كرد كه خداوند ولي اوست- و از متقين حمايت مي‌كند- از آنها دعوت كرد كه به دقت بينديشند كه آيا كشتن او جايز است و سخن [حضرت] محمد [ص] را به يادشان آورد كه او و برادرش سيد جوانان بهشتند و امتيازات بزرگ خانواده پيامبر را برايشان بازگو كرد، بار ديگر كوفيان را به خاطر فرا خواندن او، مورد سرزنش قرار داد و خواست تا اجازه داده شود به جايي برود كه امنيتش فراهم گردد. هنگامي كه به او مكرر گفته شد كه ابتدا بايد به اطاعت عموزادگانش تن در دهد، در پاسخ گفت كه هيچ گاه خود را همچون برده‌اي خوار و حقير نخواهد كرد30. پس از آن از اسب فرود آمده و دستور داد تا به اسب پا بند بزنند، به اين نشان كه هرگز نخواهد گريخت. 
اگر چه اخبار متواتر قسمت‌هايي كه در درجه دوم اهميت‌اند، از بين رفته‌اند: اما عبارات جنگ با وضوحي نسبي قابل پيگيري‌اند. بعد از سخنان [امام] حسين [ع]، زهيربن قين دشمنان را به پيروي از [امام] حسين [ع] فراخواند؛ اما هنگامي كه جز اهانت و تهديد پاسخي نشنيد، از آنها خواست تا او را نكشند31. پرتاب تير آغاز شد و جنگهاي تن به تن در گرفت32؛ جناح راست سپاه حكومتي به رهبري عمرو بن حجاج حمله ور شدند اما با مقاومت آنها دست به عقب نشيني زدند، فرمانده دستور داد كه هيچ كس نبايد در هيچ جنگ تن به تني درگير شود33. آنها ترجيح دادند كه از دور تير بيندازند. رزمايشي از حمله و محاصره توسط جناح چپ به دستور شمر صورت گرفت اما به تلفاتي منجر شد، فرمانده سواره نظام از ابن سعد خواست تا پياده نظام و تيراندازان را به كمك آنها بفرستند34؛ شيث بن ربعي كه قبلاً‌ از هواداران [امام] علي [ع] بود و در اين جنگ تحت فرمان پياده نظام ابن زياد، هنگامي كه دستور حمله به او داده شد،‌ به وضوح عدم علاقه خود را به اين كار ابراز داشت35. سواره نظام با اسباني زره‌پوش و پانصد نفر تيرانداز وارد عمل شدند. سواران [امام] حسين [ع] كه اسبانشان پي شده بود، پياده مي‌جنگيدند36. از آنجايي كه [امام] حسين [ع] و طالبيان تنها راه دسترسي شان از جلو بود، ابن سعد تعدادي را از چپ و راست به سوي خيمه‌ها فرستاد، تا خيمه‌ها را برچينند، اما ياران [امام] حسين [ع] كه در ميان خيمه‌ها بي‌سروصدا حركت مي‌كردند،‌ با تمام قدرت از خيمه‌ها دفاع كردند. ابن سعد دستور داد تا خيمه‌ها را آتش بزنند. اين كار صورت گرفت. اما اين كار اول به نفع [امام] حسين [ع] بود،‌ چرا كه شعله‌هاي آتش مانع پيشروي مهاجمان از همان سو مي‌شد. شمر كه به خيمه‌ [امام] حسين [ع] و همسرانش نزديك شده بود و قصد آتش زدن آن را داشت،‌ وقتي همدستانش نيز او را از اين كار سرزنش كردند، خجالت زده دور شد37.

موضوعات مرتبط: ویژه نامه محرم94
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 29 / 7 / 1394

دعوت كوفيان اعزام مسلم بن عقيل به كوفه: 
كوفيان كه اكثرشان شيعه بودند از خبر مرگ معاويه خشنود گشتند. طولي نكشيد كه از كوفه، نامه‌ها و سفيراني براي دعوت [امام] حسين [ع]، به شهري كه ديگر نمي‌توانست رژيم اموي را تحمل كند فرستاده شد. رژيمي كه نزد كوفيان متهم به تصرف ناروا [هم] بود و اجازه داده بود تا اموال الهي به دست قدرتمندان و ثروت اندوزان بيفتد و بهترين انسان را كشته بود(اشاره به حجربن عدي و حاميانشان) در حالي كه پست‌ترين انسان را زنده گذاشته بود9. [امام] حسين [ع] در پاسخ چنين گفت كه او اميد ايشان را براي به هم پيوستن در راه راست و پي‌جويي حقيقت به همت و اتكاي او مي‌داند، نيز افزود:"‌امام نبايد جز بر اساس كتاب خدا عمل كند، [پول رعيتش را] با درستكاري بگيرد،‌ به حق قضاوت كند و به خدمت الهي درآيد". 
با اين وجود،‌ او قبل از تصميم‌گيري،‌ فرستادن پسر عمويش،‌ مسلم بن عقيل را به كوفه براي بررسي اوضاع بخردانه دانست. طولي نكشيد كه مسلم هزاران عهدنامه ياري گرد آورد و حتي توانست كه كنترل جمعي را از منبر مسجد به دست بگيرد.10 اما فعاليت هاي پنهاني او به خليفه يزيد گزارش شده بود و او كه ديگر به حاكم شهر،‌ نعمان بن بشير انصاري،‌ اعتماد نداشت، كنترل شهر را به پسر زياد،‌ عبيدالله حاكم سابق بصره سپرد و به او دستور داد كه خود بي‌درنگ به كوفه رفته و آشوب‌ها را سركوب كند. ابن زياد با لباس مبدل وارد كوفه شد و اقدامات شديدي اتخاذ كرد كه هواداران [امام] حسين [ع] را به وحشت افكند. مسلم كه تلاش‌هايش براي سازماندهي يك شورش فوري ناكام مانده بود، گريخت و مخفي شد؛ او شناسايي شده و به قتل رسيد(نهم ذي الحجه 60ق/11 سپتامبر680م).از بخت بد حسين مسلم نامه‌اي بسيار اميداوارانه،‌ در مورد موفقيت دعوتش به [امام] حسين[ع] نوشته بود و حتي به نظر مي‌رسد هزاران نامة امضاء شده از سوي كوفيان نيز براي او ارسال كرده است.

موضوعات مرتبط: ویژه نامه محرم94
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 29 / 7 / 1394

چکيده: مقالة حاضر که در صفحات 607 تا 615 جلد چهارم ويرايش جديد دائره‌المعارف اسلام Encyclopedia of Islam, New Edition به چاپ رسيده است، پس از مروري بر زندگينامه امام حسين عليه السلام و زمينه‌ها و مراحل قيام آن حضرت، حوادث روز عاشوراء را به استناد برخي از منابع تاريخي مسلمانان بررسي کرده است و سپس وجه ماورائي امام عليه السلام را با تکيه بر کرامات منسوب به امام مورد توجه قرار داده و با گزارشي از داوريها در بارة امام حسين عليه السلام پايان يافته است.


تذكر: يادآوري ـ طبيعي است القاب و ادعيه‎اي كه ما شيعيان براي تكريم امامان عليهم السلام و به هنگام ياد كردن از آنها بر زبان مي‎آوريم از سوي نگارندة مقاله بسان عموم مستشرقان به كار نرفته است و نمي‎توان بر آنها خرده گرفت و ما نيز در اين مقاله در حد ميسور اين القاب و ادعيه را در داخل كروشه افزوده‎ايم. 
امام حسين [ع] بن علي بن ابي طالب سبط پيامبر است و فرزند حضرت فاطمه [س] [هم] است. شهرتش به علت قيام اوست كه به شكلي غم‌انگيز در كربلا در دهم محرم سال 61 ق/ اكتبر 680م پايان پذيرفت. 
دوران كودكي و جواني 
[امام] حسين [ع] بر اساس بيشتر منابع در مدينه در آغاز شعبان سال 4 ق / ژانويه 626 م متولد شد. بنابراين او هنگام مرگ پيامبر كودكي بيش نبود. از اين رو تنها مي‌توانسته خاطراتي بسيار اندك از پدر بزرگ خويش به ياد داشته باشد. شماري از احاديث، به ذكر عبارات محبت‌آميزي كه [حضرت] محمد [ص] در مورد نوه‌هايش به كار برده، پرداخته‌اند. 
به عنوان مثال، " هر كس آنها را دوست بدارد مرا دوست داشته و هر آن كس با‌ آنها دشمني ورزد مرا دشمن داشته" و "[امام] حسن [ع] و [امام] حسين[ع] سيد جوانان بهشتند". ( اين گفته نزد شيعيان از آن رو كه از آن يكي از توجيهات اساسي خود را در مورد حق امامت فرزندان ساخته‌اند، داراي اهميت زيادي است. سيد شباب الجنه يكي از القابي است كه شيعيان به هر يك از دو برادر مي‌دهند)؛ احاديث ديگري، [حضرت] محمد [ص] را با دو نوه‌اش كه بر زانوان او نشسته‌اند و يا بر دوش او و يا حتي بر پشت او به هنگام نماز و در حال سجده قرار گرقته‌اند نشان مي‌دهد.1شمار قابل ملاحظه‌اي از اين گزارش‌ها را عمدتاً‌ از مجموعه‌هاي حديثي ابن حنبل و ترمذي جمع‌آوري كرده است). تعدادي از محدثين به اين تصاوير كوچك زيبا و واقع نما، جزيياتي افزوده‌اند كه براي غيرمسلمان عجيب و غريب و در صورت وجود فرشتگان در آنها، خيال پردازانه به نظر مي‌آيد در حالي كه نزد مسلمانان، از آن رو كه معتقد به ديدار مستمر جبرئيل با [حضرت] محمد [ص] مي‌باشند،‌ اينگونه نيست؛ در ديگر اخباري كه تحت عنوان "‌افسانه [امام] حسين [ع] '' در همين مدخل مي‌خوانيم، نفوذ شيعه را به وضوح مي‌يابيم. [امام] حسين [ع] دوران جواني را در سايه‌سار پدرش و با فرمانبرداري از او گذراند.2 او در جنگ‌هاي پدرش شركت مي‌جست.

موضوعات مرتبط: ویژه نامه محرم94
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی